سیزدهم عید نوروز
سیزدهم عید نوروز
جشن سیزده فروردین روز بسیار مبارک و فرخنده ای است . ایرانیان فرزانه چون در مورد این روز آگاهی کمتری دارند آن روز را روز نحس می دانند و برای بیرون کردن نحسی از خانه و کاشانه خود به کنار جویبارها و صحرا و سبزه ها می روند و به شادی می پردازند . تاکنون هیچ دانشمندی ذکر نکرده که سیزده نوروز نحس است بلکه قریب به اتفاق روز سیزده نوروز را بسیار سعد و فرخنده دانسته اند مثلاً در صفحه 226 آثار الباقیه ، جدولی برای سعد و نحس بودن دارد که در آن جدول سیزده نوروز که تیر روز نام دارد کلمه سعد که به معنی نیک و فرخنده است آمده و به هیچ وجه نحسی و کراهت ندارد . جمشید روز سیزده نوروز را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه برپا می کند و بارعام می دهد . و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین بصورت سنت و مراسم در می آید و ایرانیان داهی از آن به بعد سیزده بدر را بیرون از خانه برگزار می نمایند .
بعد از اسلام چون سیزده تمام ماهها را نحس می دانند . به اشتباه عید نوروز نحس شمرده شده ، ابو نصر فراهی در دو بیت نحوست ماهها را بیان می کند .
هفت روزی نحس باشد در مهی زان حذر کن تا نیابی هیچ رنج
سه و پنج و سیزده با شانزده بیست ویک و بیست وچار وبیست و پنج
پس معلوم شد که روز سیزده نوروز را که روزی خجسته و فرخنده است در ردیف سزدهم ماهها بحساب آورده و نحس دانسته اند . اما به هیچ وجه نحسی و کراهت ندارد . وقتی درباره نیکویی و فرخنده بودن روز سیزدهم نوروز بیشتر دقت و بررسی کنیم مشاهده می شود بسیار معقول و مستند به سوابق تاریخی است . سیزدهم هر ماه شمسی که تیر روز نامیده می شود مربوط به فرشته بزرگ و ارجمندی است که تیر نام دارد و در پهلوی آن را تیشتر[20] می گویند . فرشته مقدس تیر در کیش مزدیسنی مقام بلند و داستان شیرین و دلکشی دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیرماه نیز که جشن تیرگان است به نام او می باشد ، چون فروردین ماه هنگام جشن و شادی و موقع فرود آمدن فروهران است و تیر روز برای اولین مرتبه از این ماه می شود ، لذا ایرانیان قدیم پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد دوازده ماه از سال است روز سیزدهم نوروز را که روز فرخنده ایست به باغ و صحرا می رفتند و شادی می کردند و در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دوره نوروز را به پایان می رسانیدند . در کتاب المحاسن و الاضداد گفته شده : " در صحن کاخ سلطنتی دوازده ستون از خشت خام برپا می کردند که در هریک از آنها یکی از حبوبات دوازده گانه را می کاشتند و کشتی[21] که از پشم گوسفند بافته می شود ، شش قسمت است که هر قسمتی دوازده رشته می شود که بطور مجموع هفتاد و دو نخ می شود ، می بستند . عدد شش اشاره به شش گاهنبار و عدد دوازده به یاد دوازده ماه است . هفتاد و دو هم به هفتاد و دو فصل یسنا اشاره است .